جشن چند میلیونی غدیر برخی تحلیلهای کلاسیک به اسم جامعهشناسی را زیر سوال برد و صدای جامعهای دیندار و متکثر ایرانی را به گوش جهان رساند.
مصادف شدن عید سعید غدیر با روز جمعه باعث شد تا شرایط برای حضور حداکثری مردم در میهمانی ۱۰ کیلومتری مهیا شود. میهمانی که یک سر جمعیت آن به میدان امام حسین وصل میشد و سر دیگر آن نیز پایهای برج آزادی را لمس میکرد. این دومین سال است که جشن عید غدیر به وسعت چندین کیلومتر با استقبال گسترده مردمی در خیابانهای تهران برگزار میشود. استقبالی که پیامهای مهمی از جامعه ایران را به جهان مخابره میکند بهویژه آنکه به خاطر بیاوریم در چندماه اخیر ارتش رسانهای معاندان تلاشهای زیادی برای ارائه تصویری وارونه از واقعیت ایران را به کار گرفتهاند و حال باید نظارهگر شکست پروژه آشوبافکنی خود باشند. ناخوشایند بودن این شکست طبعا این رسانهها را به سمتی سوق میدهد که چشم بر واقعیت بسته و از کنار اتفاق بزرگی که شب گذشته رخ داده است، عبور کنند. بزرگی این اتفاق، اما امکان نادیدهانگاری را تا حد زیادی سلب کرده و برافروختگان از همبستگی ملی ایرانیان را به وادی تخریب جشن غدیر سوق داده است. در ادامه به مرور برخی از اثرات میهمانی ۱۰ کیلومتری پرداختهایم.
پیام دینداری ایرانیان
یکی از مهمترین اهداف از آشوبهای سال گذشته و محل مناقشه قرار گرفتن حجاب بهعنوان یک مفهوم اجتماعی این بود که جامعه ایرانی یک جامعه بیدین و حتی در تضاد با دینداری نمایش داده شود. این هدف در روزهای آشوب محقق نشده و اقدامات اپوزیسیون با عدم اقبال عمومی مواجه شد. درمقابل، اما جامعه ایران در مناسبتهای مختلف، هم دینداری خود را نشان داده و هم با حضور حداکثری بر این مهم تاکید ورزیده است. اوج این نمایش را نیز در میهمانی ۱۰ کیلومتری شاهد بودیم. جایی که مردم با سلایق فرهنگی متفاوت در جشنی که به مناسبت یک رویداد مذهبی برگزار شد حضور یافتند.
بیشتربخوانید
تصویری شادیآفرین از دین
یکی از مهمترین دستورکارهای جریان معاند برای تخریب وجهه دین مانور رسانهای گسترده روی این گزاره است که دینداران افرادی غمزده و غرق در افسردگی هستند که مناسکشان صرفا به مراسمات مذهبی محرم و صفر خلاصه میشود. این نوع روایتگری غلط اگرچه مواجههای ظاهرگرایانه است که در آن اثرات مثبت مناسک عزاداری بر روح و روان افراد نادیده انگاشته شده است، اما همین مواجهه ظاهرگرایانه نیز با رویدادهایی نظیر میهمانی ۱۰ کیلومتری زیر سوال میرود. اجرای این ایده که جشنهای مذهبی باید به خیابان کشیده شود، باعث میشود تا مردم بیشتری در قاب تصاویری گنجانده شوند که بسیاری از کشورهای مدعی نشاط و شادی، حسرت داشتن یک فریم از آن را دارند که اگر داشتند احتمالا آن را به زور لشکری از رسانههای خود بهعنوان یگانه نمادی شادی در جهان به خورد مخاطب میدادند. این تصاویر، اما در جامعه ایرانی بارها تکرار شده، اما یکبار هم در رسانههای غربی بازنشر نشده تا مبادا خدشهای به تصور دروغینی وارد شود که از خاورمیانه جنگزده در ذهن اروپانشینان و ساکنان آمریکا ساخته شده است.
ایرادگیران همیشه ناراضی
هر بار که رخدادی با این عظمت در ایران برگزار میشود طیفی از منتقدان نیز وارد شده و بدون اینکه ذرهای از اثرات مثبت آن خرسند باشند صرفا حجم انبوهی از انتقادات مستدل و غیرمستدل را مطرح میکنند. فارغ از ایراد کلیشهای ترافیک که برخی فعال توییتری با روایتسازیهای احساسی آن را دستاویز قرار داده و به سراغ بهانهجویی میروند، بد نیست چند مورد از مهمترین ابهامات منتقدان را نیز مورد بررسی قرار دهیم. برخی این گزاره را مطرح میکنند که مراسم اینچنینی منجر به تشدید شکاف اجتماعی میشود. حال آنکه میهمانی ۱۰ کیلومتری غدیر صرفا یک دورهمی و جشن به صرف بازی بچهها، نورافشانی و خوراکی بوده است نه یک رویداد سیاسی بحرانآفرین. ثانیا اگر کسی دغدغه شکاف اجتماعی را دارد باید بداند که ذات جشن با نشاط و همدلی عجین شده و اتفاقا این اصرار بر گزارههای غلط سیاستزده است که مانع از بهرهوری مطلوب از جشن در راستای همدلی میشود. نکته دیگری که برخی مطرح میکنند این است که نباید از جشن روز غدیر برداشت سیاسی شود، حال آنکه رویداد غدیر اساسا ماهیت سیاسی داشته و بهخاطر تعیین رهبر مسلمانان بعد از پیامبر برگزار شده است.
طبعا منظور از برداشت سیاسی بهرهبرداریهای شخصی و جناحی نیست. برداشت سیاسیای مطلوب است که بتواند به ایجاد همدلی بین مردم با یکدیگر و نیز مردم با حکمرانان انجامیده و به اجرایی شدن راهبردهای اصلاحی و اعتلادهنده جامعه منتج شود. برخی نیز بدون ارائه دادن آمار مدعی میشوند که این جشن علیرغم داشتن عنوانی کاملا دینی نمیتواند روایتگر دینداری حاضران باشد. حتی اگر بشود این ادعا را بدون ارائه دلایل آماری پذیرفت نیز باید گفت که برای یاددادن یک آیین دینی یا ملی به یک کودک لزومی ندارد با تبیین فلسفه آن شروع کرد و بهترین راهبرد برای او نشان دادن نمادها و مناسک برگرفته از اندیشههای دینی است؛ چراکه برای کودکان ظواهر حتما قابل درکتر از مفاهیم پیچیده باطنی است.
مردم دیندار هم میتوانند منتقد باشند
در مقابل رویکرد ایرادگیران، رویکرد دیگری نیز وجود دارد که به خطا حضور مردم در مناسک دینی را به معنی رضایت آنها از جمیع ساختارهای حکمرانی قلمداد کرده و به این طریق مطالبه اصلاح از جانب مردم را به حاشیه میراند. حال آنکه این دو امر هیچ منافاتی با یکدیگر نداشته و افرادی با تعلقات مذهبی عمیق و پایبند به اصول نیز میتوانند نسبت به مشکلات معیشتی و ایرادات ساختاری منتقد باشند و مسئولان مخاطب این انتقاداها نباید با دستاویز قرار دادن دینداری مردم، خود را از پاسخگویی معاف بدانند.
منبع: روزنامه فرهیختگان