شنبه, ۳ آذر , ۱۴۰۳ |  
RSS   email   instagram   telegram

یک جامعه‌شناس گفت: در جهان معاصر ازدواج فامیلی نه تنها فاقد کارکردهای پیشینی خود شده است بلکه از لحاظ زیستی و اجتماعی با کژکارکردهایی نیز برای جامعه همراه است.

 

دکتر علی عربی  اظهار کرد: با وجود تمامی تصورات و سنت‌های موجود در تقویت ازدواج فامیلی باید این پدیده را به عنوان یک پدیده اجتماعی، در بردار مکان و زمان مورد بازنگری قرار داد؛ هرچند همچنان باورهای متاثر از مذهب نیز در مقام اسطوره‌های داستانی، تقویت‌کننده ازدواج‌های فامیلی هستند اما آسیب‌شناسی ازدواج‌های انجام شده حاکی از ضرورت بازنگری انتقادی در شیوه‌های تقدس‌بخش به ازدواج فامیلی هستند.

وی افزود: با اتخاذ نگاهی کارکردی به پدیده ازدواج در طول تاریخ می‌توان چرایی وجود این گونه از ازدواج را برای جامعه قابل تبیین دانست؛ حفظ نام خانوادگی، باور به اصالت خون و مهمتر از آن بقای جمعیت‌های انسانی وابسته به زمین و اعتماد درون گروهی خویشاوندی، برخی از کارکردهای ضرورت وجودی ازدواج فامیلی در تاریخ اجتماعی انسان هستند.

ارتباط ازدواج‌های فامیلی و قتل‌های ناموسی

عربی ادامه داد: این پدیده همچنان در ایران به ویژه در منطقه جنوب که خوزستان در آن قرار دارد حضور قدرتمندی دارد تا آنجایی که در برخی از جمعیت‌های قومی متاثر از فرهنگ پدرسالاری، همچنان زنان و حتی مردان جوان حق انتخاب همسر را مبتنی بر خواست فردی خویش ندارند.

وی افزود: با نگاه آسیب‌شناختی نیز می‌توان اهمیت این نوع از ازدواج را به شکلی ملموس مورد نظر قرار داد و آن توجه به احتمال وقوع قتل‌های ناموسی پیرامون خواست ازدواج افراد به ویژه دختران خارج از دایره خویشاوندی یا فامیل‌های نزدیک است.

عضو هیات علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز افزود: امروزه به وضوح مشخص است که بسیاری از جوانان، خواستار ازدواج فامیلی نیستند. از لحاظ جامعه‌شناختی، این امر حاصل دگرگون شدن انسجام جوامع معاصر از مکانیکی مبتنی بر شباهت حداکثری به جمع، به ارگانیکی یعنی تلاش حداکثری برای احیای فردیت است.

وی عنوان کرد: در چنین دیدگاهی، حتی عشق را به ویژه در غرب می‌توان یک پدیده مدرن تلقی کرد؛ هرچند در ایران و ادبیات آن، پدیده عشق را به علت تمدن غنی ایرانی در بیش از یک هزاره قبل نیز تجربه کرده‌ایم و این واقعیت، حاکی از عمق توسعه انسانی در تمدن ایران باستان می‌تواند لحاظ شود؛ در حالی که در غرب همچنان که گیدنز یکی از جامعه‌شناسان معاصر نیز به آن اذعان کرده است، عشق رومانتیک در ازدواج را باید محصول دو قرن اخیر دانست زیرا پیش‌تر، ازدواج‌ها به شکلی کاملا تنظیم شده انجام می‌شد.

ویژگی‌های خانواده هسته‌ای

عربی گفت: در ایران معاصر نیز هویت جوانان، متاثر از فردگرایی ساخته شده است و این مهم در واکنش آن‌ها به تصمیمات مداخله جویانه در زیست‌شان به ویژه در ارتباط با ازدواج به وضوح قابل مشاهده است. این واقعیت حاصل تغییرات ایجاد شده در شکل خانواده نیز هست؛ خانواده معاصر در ادبیات جامعه‌شناختی تحت عنوان خانواده هسته‌ای نام‌گذاری می‌شود که از مهمترین ویژگی‌های آن، نومکان بودن و اتکا بر هویت شغلی زوجین هویت‌یابی شده است که به معنای انفصال از تعاملات به شدت متاثر از خانواده‌های والدینی است.

وی بیان کرد: تشکیل خانواده هسته‌ای و توانمندی آن برای عبور پایدار از کوران زندگی نیازمند پیوندی متفاوت از انتخاب سنتی یا همان ازدواج فامیلی است و نیازمند انتخابی با چاشنی عشق رمانتیک است. عشق متاثر از فردگرایی فرهنگی و اعلام استقلال جوانان می‌تواند سبب استحکام کانون خانواده نیز شود. البته این به معنای فقدان عشق در کلیت ازدواج‌های فامیلی نیست بلکه ضرورت جامعه‌شناختی برای تشکیل خانواده هسته‌ای است. خانواده‌ای که در آن عواطف و احساسات پیرامون اعضای اصلی آن یعنی زن، شوهر و کودکان رسمیت می‌یابد.

انتخاب “طبیعی” زوج، از دورترین فاصله خویشاوندی

وی گفت: حالا این سوال پیش می‌آید که آیا ضرورت زیست‌شناختی برای انتخاب همسر، خارج یا داخل محدوده‌های خویشاوندی وجود دارد؟ در پاسخ به این سوال می‌توان به نتایج تحقیقات جرج ویلیامز تحت عنوان نظریه لاتاری اشاره کرد؛ این نظریه عنوان می‌کند که زندگی موجودات، یک مسابقه تسلیحاتی در سطح ژن‌ها است و گوناگونی ژنتیکی را برگ برنده موجودات در این نبرد دائمی قلمداد می‌کند که در انسان با ازدواج‌های غیر خویشاوندی قابل دسترسی است.

این جامعه‌شناس افزود: این واقعیت توسط تحقیقاتی که مبتنی بر کمپلکس سازگاری بافتی ماژورها (MHC)) که نقش بسیار مهمی در سیستم ایمنی انسان دارند و توسط وِدِکیند در سوئیس انجام شده است، نیز اثبات شده‌اند. در این تحقیقات مردان و زنان در مراوده‌های اجتماعی به شکلی طبیعی، افرادی که به لحاظ تفاوت در این کمپلکس در دورترین فاصله خویشاوندی از هم قرار می‌گرفتند را به عنوان زوج انتخاب کردند. نکته قابل تامل در این آزمایش استفاده از داروهای ضد باروری بود که سبب شد تا نتایج معکوس شوند. به عبارت دیگر در صورت وجود خواست زیستی فرزندآوری، انتخاب افراد با تکیه بر توانمندی‌های تشخیصی زیستی، انتخابی در دورترین فاصله خویشاوندی است.

وی عنوان کرد: بنابراین مشخص است که به لحاظ زیستی، ازدواج فامیلی به علت کاهش گستره تنوع MHC که سبب ناتوانی در مواجهه با تنوع انگلی و میکروبی می‌شود، در دایره انتخابات ازدواجی انسان قرار نمی‌گیرد.

ازدواج فامیلی و افزایش تراکم ژن‌های کشنده و بیماری‌زا

عضو هیات علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: از سوی دیگر، ازدواج فامیلی با افزایش تراکم ژن‌های کشنده و بیماری‌زا در جمعیت‌های انسانی، سبب تحمیل هزینه‌های بالای عاطفی و مالی به جوامع می‌شود. متاسفانه ایران در این زمینه جزو بالاترین آمارهای بیماری‌های ژنتیکی حاصل از تراکم آلل‌های معیوب بیماری‌زا در جمعیت خود، را دارد که البته در دهه اخیر به لطف غربالگری‌های ژنتیکی تا اندازه زیادی مدیریت شده‌اند.

وی بیان کرد: در جمعیت‌های انسانی، این ویژگی‌های زیستی نیست که تعیین‌کننده خواست ازدواج غیر خویشاوندی است. طبق اثر وسترمارک که به نام یک انسان‌شناس فنلاندی نام‌گذاری شده است، انسان‌ها با یک قانون ساده و مبتنی بر مجاورت با افراد در زندگی و رشد خود محدوده خویشاوندی را مشخص می‌کنند. از این رو در جوامع معاصر که فردگرایی جزوی از ارزش‌های اجتماعی قلمداد می‌شود در امتداد ویژگی‌های زیستی، افراد برای ازدواج به شکلی نسبتا معمول به سراغ افرادی خارج از حلقه خویشاوندان مجاور خویش خواهند رفت.

عربی افزود: بنابراین باید با توجه به تمامی موارد مطرح شده، بر این واقعیت تاکید داشته باشیم که در جهان معاصر ازدواج فامیلی نه تنها فاقد کارکردهای پیشینی خود شده است بلکه از لحاظ زیستی و اجتماعی با کژکارکردهایی نیز برای جامعه همراه است از این رو اصرار بیش از اندازه بر این نوع از ازدواج‌ها می‌تواند تبعات آسیب‌شناختی بسیاری را برای جوامع به همراه داشته باشد.

منبع: ایسنا

پایکاه خبری سه گوش

محمدامین وصالی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *