هر کردار و گفتاری که مخالف با با شرع و قانون و اخلاق باشد، نوعی بی تربیتی یا ناهنجاری تلقی می شود.
به گزارش هاناخبر ، همه ما تجربه داریم که از رفتارهای کودکان، نوجوانان و بویژه دانش آموزان گله و شکایت داریم. موتور سواری نوجوانانی که در این سالها مدرسه نیز تعطیل بوده است، کودکان و نوجوانانی که با الفاظ رکیک، خشونت جسمی و کلامی و رفتارهایی نامناسب موجب ناراحتی خانواده و اطرافیان می شود. رفتارهایی که نظم را بهم می ریزد. قانون و عرف و اخلاق عمومی را زیر پا می گذارند. کودکان و نوجوانان و دانش آموزان دقیقا چگونه تربیت می شود که نتیجه اش بروز رفتاری می شود که موجب ضربه به خود و اطرافیانش می شود؟ رفتار مناسب، ادب، رفتار بهنجار، تربیت و جامعه پذیری یعنی چه؟ یعنی آموزش کردار و گفتاری که مطابق با عرف و قوانین، شرع و اخلاق باشد. هر کردار و گفتاری که مخالف با با شرع و قانون و اخلاق باشد، نوعی بی تربیتی یا ناهنجاری تلقی می شود. کودکان و نوجوانان باید کجا و توسط چه کسی تربیت شوند؟ آیا از کودکان و نوجوانانی که هیچ گونه درک و دریافتی از رفتار و اخلاق بهنجار ندارند چگونه انتظار کردار و رفتار صحیح داریم. در اینجا نگارنده ۵ نهاد را در تربیت کودکان و نوجوانان بویژه دانش آموزان را تشریح می کند.
۱٫ دین(مسجد و کالس های مذهبی و قرآن)
۲٫ خانواده
۳٫ مدرسه
۴٫ دوستان
۵٫ رسانه ها (از ماهواره تا شبکه های اجتماعی)
دین: نگاهی گذرا به جامعه نشان می دهد که دینداری رو به افول بوده و توجه نوجوانان و دانش آموزان به این بخش کم شده است. دین عاملی برای تربیت انسان می باشد.در قالب ارزش گذاری هایی مانند حلال و حرام، پاداش و عقوبت، رضای الهی و … از بروز رفتارهای که مخالف با قوانین الهی باشد و این قوانین عین اخلاق و رفتار بهنجار می باشد، جلوگیری می نماید. در گذشته افراد به مساجد می رفتند ، قرآن می خوانند ، خطبه گوش می کردند ولی امروزه این مفاهیم گاها با شوخی و حتی هجو هزل مواجه شده است. و کمتر دانش آموزای از رهگذر دین تربیت می یابد. بنابراین عدم توجه به نقش دین از عوامل اساسی رفتارهای ناهنجار و رفتار و کردار نادرست است.
خانواده: در خانواده دیگر تربیت فرزندان اولویت نیست. مشکلات مالی، اشتغال زوجین ، بی توجهی و سهل انگاری و عدم مسئولیت پذیری والدین، مشغله های زیاد زندگی، وابستگی به اینترنت و شبکه های اجتماعی از سوی والدین و …… سبب شده است که فرصتی را خانواده برای تربیت فرزندان نداشته باشد. بنابراین در این بخش خلل شدیدی بوجود آمد و نقش خانواده بشدت کاهش یافته است
مدارس: توجه بیش از حد به کنکور و برخی رشته های دانشگاهی ، عدم توجه به مسایلی مانند خلاقیت، اخلاق، استعدادهای متعدد سبب شد که مدارس از امر پرورش مغفول بماند و دانش آموزانی که تمام دغدغه هایشان کنکور است و در طیف دیگر دانش آموزانی که اصلا دغدغه درس ندارند، زیرا از این وضعیت به تنگ آمده و از آنجا خود را مستعد و هوشمند نمی دانند، از این دایره خارج شده و رفتارهای ناهنجارانه را در پیش می گیرند(مشروب و سیگار و …. ) . بنابراین مدارس نیز از دایره تربیت دانش آموزان علناً حذف شدند
رسانه و دوستان : دو منبع مهم تربیت و جامعه پذیری رسانه ها ( ماهواره و اینترنت و شبکه های مجازی مانند اینستاگرام) می باشند. دانش آموزانی که از دین، مدرسه و خانواده خود را مجزا می بینند برای الگوی رفتاری به دوستانشان و رسانه ها پناه می برند. دوستانی که خود نیازمند راهنمایی هستند نمی توانند الگویی مناسب باشند از سوی دیگر رسانه های مانند ایسنتاگرام و تلگرام منبع کردار و گفتار دانش آموزن شده است. آنها از طریق رسانه تربیت می شوند. لباس های سلبیرتی های اینستاگرامی، نحوه حرف زدن، سبک پوشش و حتی شیوه زندگی آنها را برای حود الگو رفتاری می دانند. فضای مجازی ، که در کنار دنیای حقیقی واقعیتی انکار ناپذیر است اما غرق شدن در آن سبب وضعیت کنونی شده است. دانش آموزانی که با الگو قرار دادن شخصیت های اینستاگرامی از خالکوبی تا فرار از منزل را امری بدیهی و عادی می پندارند. فضای مجازی و غرق شدن در آن و پدیده های مانند اعتیاد اینترنتی از مشکالت امروزه نه تنها دانش آموزان بلکه اکثریتی از جامعه می باشد. شکی نیست که فضای مجازی دارای مزایای بیشماری است. ولی معایب آن نیز باید ذکر شود تا از بروز شکل گیری رفتارهای غیر اخلاقی جلوگیری نمود.
نگارنده معتقد است معلمان هنوز از افتداری برخوردار هستند که به دلیل توفیق اجباری دانش آموزان ، مدرسه برای کودکان و نوجوانان هنوز مکانی است که اجباراً و الزاماً در آن حضور پیدا میکنند. معلمان و کادر آموزش و پرورش باید در کنار اقتدار معلمی، با دانش آموزان دوست شده و شیوه استفاده درست و صحیح از فضای مجازی و انواع رفتار صحیح و امور اخلاقی را با لطایف الحیل تذکر و آموزش داد. دانش آموزی که رفتار صحیح و بهنجار را آموزش ندیده است چگونه توقع رعایت ادب و اخلاق را باید از آنها داشته باشیم. معلمان باید در کنار تدریس، درباره امر اخالقی گفتگو کنند. دانش آموزان را با مفاهیم اخلاقی و هنجارهای مناسب، آشنا کنند. زندگی های مجازی را تشریح کنند که واقعی نیستند. اینستاگرام و دنیای رنگارنگش واقعی نیست. افراد از زیبای های خود فقط عکس می گذارند. پشت صحنه خبری دیگری است. اردک در زیر آب بشدت پا می زند که غرق نشود ولی ما ظاهر آرام آن را روی دریاچه می بینیم که حرکت می کند. عزت نفس دانش آموزان را تقویت کنند. اینستاگرام زندگی مدل های غیر واقعی فیلتر شده است. هیچ انسانی کامل نیست و در عین حال همه استعداد های متفاوتی دارند. به دانش آموزان یادآوری شود هر کدام استعداد منحصر به فردی دارند که باید کشف کنند و با تلاش و کوشش پرورش دهند. فردی در نقاشی، دیگری در ریاضی و فیزیک، شخصی در آشپزی، دیگری در خرازی و خیاطی استعداد داد. شخصی در ورزش، دیری در عکاسی و کامپیوتر و برنامه نویسی، برخی در یادگیری زبان های خارجی، برخی در عروسک سازی و کیک و شیرنی پزی استعداد دارد. تاکید شود بجای غرق شدن در فضای مجازی به خود بپردازند. فضای مجازی منجر به بی حسی فکری افراد می شود. تا جایی که خودکشی، خودزنی، روابط نامشروع، فرار از منرل، بی احترامی، احتکار، اختلاس ، شرط بندی امور عادی و گاها زرنگی تلقی می گردد. رفتارهای صحیح مانند رعایت ادب و اخلاق، نحوه صحبت کردن و …. را آموزش داده شود. توجه کردن به ورزش، توجه به استعداد و عالیق شخصی، کتابخوانی و ….. از راهکارهایی است که به دانش آموزان این امر را می فهماند که زندگی مجازی و لایک و دیدن عکس ها و کلیپ ها تنها کار ما در این دنیا نیست. بلکه ما هم زندگی خودمان را داریم و بجای غرق شدن در این باتلاق باید با استفاده بهینه از فضای مجازی، به زندگی خود مشغول باشیم
بنابراین راه رهایی از بن بست، آموزش و پرورش و بویژه اساتید و معلمان نقش وِیژه ای دارند و ناجی این وضعیت را باید در رویکرد معلمان و اساتید جستجو نمود. علی رغم تمام مشلات متعدد فرهنگیان و از سوی دیگر افول اقتدار معلمی، معلمان عزیز با دلسوزی و مسئولیت دین و اجتماعی باید به این امر یعنی تربیت اجتماعی دانش آموزان اهتمام ورزند./ محمد حسینی جامعه شناس و خبرنگار هاناخبر