برخی شرکت های خارجی به راحتی در ذهن خانوادهها نفوذ میکنند و از میان دانشآموزان کشور، عدهای را با وعده تحصیل در بهترین رشتهها به ثبتنام در آزمونهای ورودی ترغیب کرده و ضمن دریافت پولهای کلان، با وعده تحصیل و مهاجرت قطعی، آنها را هیپنوتیزم میکنند.
فقط کافی است دل از این آب و خاک بریده باشی و آمال و آرزوهایت را جایی غیر از وطن جستوجو کنی. آن وقت خبرهایی مثل تقلب در امتحانات نهایی و تکرار تقلبها در کنکور را هم بشنوی و تحت تاثیر احساس بیعدالتی و البته تبلیغات منفی رسانههای آنور آبی از همه چیز ناامید شوی. آن وقت است که طعمه خوبی برای شرکتهای خارجی میشوی که وعده تحصیل در دانشگاههای دور و نزدیک را میدهند و چشم متقاضیان را با وعده مهاجرت کور میکنند. این شرکتها که امیدهای واهی میفروشند و مردم باید آینده را با مبالغ هنگفت از آنها پیشخرید کنند، دیرزمانی است در کشورمان فعالیت میکنند، ولی مدتی است که فعالیتشان را تشدید کرده و نگرانیها را افزایش دادهاند.
این شرکتها به راحتی در ذهن خانوادهها نفوذ میکنند و از میان دانشآموزان کشور، عدهای را با وعده تحصیل در بهترین رشتهها و دانشگاههای خارجی به ثبتنام در آزمونهای ورودی ترغیب کرده و ضمن دریافت پولهای کلان، با وعده تحصیل و مهاجرت قطعی، آنها را هیپنوتیزم میکنند. این شکل از فعالیت، سالهای سال است که شیفتگان مهاجرت و زندگی در کشورهای خارجی را در تله کلاهبرداران قرار داده، اما چون هم در حوزه نظارت و هم در حوزه آگاهسازی جامعه فعالیتهای موثر چندانی انجام نشده، حالا سفره وعدههای رنگین کلاهبرداران در قالب شرکتهای برگزاری آزمون ورودی دانشگاهها پیش پای دانشآموزان کشور پهن شده است.
کلاهبرداریها به روایت وزیر اسبق
وعده ویزای تضمینی و صدور ویزا در سریعترین زمان، کلاهبرداری با ادعای داشتن رابطه در سفارت، وعده مهاجرت بدون پول، کلاهبرداری با سایتهای کاریابی خارجی و در نهایت کلاهبرداری در قالب موسسات اعزام دانشجو از روشهای رایج کلاهبرداری مهاجرتی در کشورمان است که تاکنون قربانیان زیادی داشته است که این مورد آخر در ذهن وزیر اسبق آموزش و پرورش کشورمان مصادیق عینی دارد.
سیدمحمد بطحایی چنین شرح میدهد: «در ایام خدمتم بهعنوان وزیر آموزش و پرورش در سفر به مسکو با دو دخترخانم دانشآموز تازه مهاجرتکرده مواجه شدم که با شرکتهای برگزارکننده آزمونهای کذایی و پرداخت هزینههای سنگین به آنجا آمده بودند، اما علاوه بر این که گواهینامههای دریافتی آنها فاقد اعتبار بود، شرکت مذکور نیز حاضر به ارائه خدماتی که بابت آن پول گرفته بود، نبود و با وجود وعدههایی نظیر تهیه خوابگاه مستقل، چند دانشآموز را در اتاقی محقر جا داده بود، آن هم درحالی که این شرکتها بابت برخی موارد که رایگان هستند نیز پول دریافت و در واقع کلاهبرداری کرده بودند».
اما این که چرا با وجود چنین خطراتی برخی خانوادهها به این شرکتها دل میبندند و اعتماد میکنند باید ریشهیابی شود.
همه چیز زیر سر سختگیریهاست؟
در منشور حقوق بشر سازمان ملل، مهاجرت به عنوان یکی از حقوق انسانها در نظر گرفته شده تا به موقعیتهای بهتر برای زندگی دست پیدا کنند. اما مهاجرت به سبک و سیاقی که کلاهبرداران طراحی میکنند مسلما به زندگی خوب و ایدهآل ختم نمیشود. با این حال این که چرا با وجود پهنبودن چنین دامهایی دانشآموزان کشورمان سودای مهاجرت و تحصیل در خارج را در سر میپرورانند پرسشی اساسی است که حتما در مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ریشه دارد.
به زعم وزیر اسبق آموزش و پرورش: «برگزاری آزمون توسط شرکتهای خارجی با وعده مهاجرت دانشآموزان ناشی از تعداد اندک شرکتهای قانونی و سختگیری زیاد برای پذیرش فارغالتحصیلان مدارس در دانشگاهها است. در واقع گذاشتن شرایط سخت برای ادامه تحصیل و به تبع آن ایجاد اضطراب آینده در دانشآموزان زمینه سوءاستفاده برخی شرکتها را فراهم کرده است».
با وجود این، اما ابراهیم سحرخیز، کارشناس مسائل آموزش و پرورش، عملکرد نظام آموزشی و پس از آن نحوه عمل متولیان ایجاد شغل در کشور را زمینهساز میل به مهاجرت در دانشآموزان میداند.
او میگوید: «وقتی مردم میشنوند میزان بیکاری در لیسانسهها ۴۰ تا ۷۰ درصد و بیکاری در دارندگان مدرک دکتری تا۴۰ درصد است، این حجم از بیکاری باعث سرخوردگیشان میشود و به طور غیرمستقیم خانوادهها را به فکر مهاجرت برای تحصیل و تضمین آینده شغلی میاندازد».
او توضیح میدهد: «هماکنون تبلیغاتی وجود دارد که در ازای پرداخت ۴۹میلیون تومان تحصیل در فلان کشور خارجی همراه با اعطای حق شهروندی و شغل را وعده میدهند که نوجوان و جوان خود را به هر دری میزند تا به این تصویر آرمانی برسد».
خانوادهها هوشیار؛ مسئولان فعال
البته از آنجا که کلاهبرداران همواره در کمین نشستهاند خانوادهها و دانشآموزان نباید بیگدار به آب بزنند. بطحایی تعریف میکند: «در طول مدتی که در آموزش و پرورش بودم با شرکتهایی مواجه شدم که مدعی برگزاری المپیادهایی مثلا در چین بودند و با شرایط بسیار ضعیفی برخی افراد را انتخاب و با دریافت هزینههای سنگینی وارد یک آزمون بیاعتبار میکردند». به همین دلیل از خانوادهها میخواهد: «در صورت داشتن چنین تصمیماتی حتما در مورد شرکتهای مورد نظر تحقیق کنند و دقت داشته باشند که بعد از این آزمونها چه نوع گواهینامهای به شرکتکنندگان داده میشود. چون بسیاری از این گواهینامهها به جز ظاهر شکیل و گولزننده، کاغذپارهای بیش نیستند».
البته هوشیاری خانوادهها یک بخش از راهکارهای مقابلهای است، چرا که مسئولان کشور نیز باید به چنین موضوعاتی ورود جدی داشته باشند و اقدامات پیشگیرانه انجام دهند. مثلا وزارت علوم به عنوان متولی سر و ساماندادن به دورههای آموزش عالی باید با متقلبان اعزام به خارج برخورد عبرتآموز کند.
ابراهیم سحرخیز که معتقد است این مشکل باید ریشهای حل شود، اما راهحل را در اقدامات دیگری میبیند. او میگوید: «توسعه مهارتآموزی در مدارس باید جدی گرفته شود و شعار هر دانشآموز، یک مهارت باید عملی شود. همچنین اگر هدایت تحصیلی دانشآموزان با دقت و اصولی انجام شود و آموزش مهارتهایی که به شاغلشدنشان بینجامد با جدیت دنبال شود، دیگر خانوادهها تنها مسیر موفقیت را در ورود به دانشگاه نمیبینند و به این ترتیب جاذبههای مهاجرت کمتر میشود».
منبع: جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان