جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳ |  
RSS   email   instagram   telegram

بحران لیدر در جریان ضدانقلاب در اغتشاشات اخیر تبدیل به یک ضعف جدی برای شکست این جریان در نیل به اهدافش شده است.
یکی از چالش‌هایی که همواره اپوزیسیون جمهوری اسلامی با آن روبه‎‌رو بوده و در اغتشاشات اخیر بیش از گذشته نمود پیدا کرده است مسئله رهبری اپوزیسیون است. تجربه نشان داده جنبش‌های اعتراضی زمانی که فاقد یک رهبر دارای مشروعیت بین اکثریت آن جریان باشند، غالباً نتیجه‌ای جز هرج و مرج ندارند و بیشتر شبیه به یک جنبش بی مسئولیتی است تا جنبشی از جنس دغدغه و دلسوزی.

بیشتربخوانید

گام‌های براندازی در سراشیبی افول؛ از آشوب در دانشگاه تا تروریسم عریان و خشن
در غیاب این مفهوم ضدانقلاب تقلای زیادی کرد تا این ضعف را جبران کند، اما نتوانست. اخیرا یکی از رسانه‌های فارسی زبان پیشنهاد داده است تا تمام جریان‌های مخالف جمهوری اسلامی ایران با یکدیگر ائتلاف کنند.

گروه‌های مختلفی در خط مبارزه با جمهوری اسلامی ایران قرار دارند.

۱- گروهک‌های تروریستی: درحال حاضر گروهک‌های تروریستی منطقه‌ای مانند کومله و دموکرات در کردستان، الاحوازیه در خوزستان و جیش الظلم در سیستان و بلوچستان، علناً از نیت‌شان برای تجزیه و ایجاد حکومتی مستقل سخن می‌گویند و در راستای نیل به این هدف تلاش می‌کنند در حالی که طبعاً هیچ ایرانی دل‌سوزی، تجزیه‌طلبی را تأیید و حمایت نمی‌کند.

۲- سلطنت‌طلبان: برخی از جریانات و اشخاصی که هنوز نتوانسته‌اند خودشان را با جهان امروز و مقتاضیات آن به‌روز کنند نیز به دنبال بازگرداندن حکومت پادشاهی در کشور ما هستند که عمدتاً این افراد سطح سواد پایینی داشته و مبانی محکمی ندارند و صرفاً از روی احساسات و جو ایجاد شده در فضای مجازی در مورد وضعیت کشور در دوران پهلوی، چنین اعتقادی دارند، بنابراین لزومی برای مقابله جدی با آن‌ها احساس نمی‌شود.

۳- منافقین: دسته دیگری نیز خواهان ایجاد یک حکومت سوسیالیستی یا حکومتی منبعث از التقاط کمونیسم با اسلام هستند که گروهک منافقین ذیل این دسته احصا می‌شود؛ تاریخ، بطلان و عدم کارآمدی این جریانات را نیز نشان داده و به نوعی می‌توان گفت که دهه‌ها از پایان تاریخ انقضای آن‌ها گذشته است.

۴- خاندان سعودی: شبکه اینترنشنال که اسناد ارتباط مالی آن با خاندان سعودی توسط خاشقچی افشا شد و انتقام آن توسط بن سلمان به بدترین شکل ممکن گرفته شد اکنون برای تجزیه ایران تقلا می‌کند.

۵- پادشاهی انگلستان: بی‌بی‌سی فارسی هم که در ایام اغتشاشات تقریبا تمام تمرکز خود را روی تحریک جامعه ایران و فشار برای فروپاشی دولت ایران گذاشته بود یکی از عوامل میدانی دولت انگلستان است. این رسانه که بودجه خود را با مصوبه پارلمان انگلستان تامین می‌کند سیاست‌های کلان دولت این کشور را پیاده می‌کند و در سیاست کلان این کشور تفرقه بیانداز و حکومت کن محور اصلی است.

۶-آلمان هیتلری: سفارتخانه این کشور در این ایام یکی از فعال‌ترین سفارتخانه‌ها در برگزاری جلسات مختلف برای انسجام و هماهنگی ضدانقلاب بود. اجتماع برلین هم با هماهنگی سرویس اطلاعاتی این کشور انجام شد. اقدامات اخیر آلمان یادآور خاطره هیتلر در خیز این کشور برای نقش آفرینی بیشتر در مسائل بین الملل است.

۷- آمریکا و اسرائیل: داعش به عنوان نیروی تروریستی و میدانی آمریکا در ایام اغتشاش به طور جدی علیه ایران فعال شد و اقدام به ترور زائران حرم احمدابن موسی کرد. تغذیه مالی و اطلاعاتی این گروه خود گواه اهمیت براندازی در ایران برای آمریکا است. علاوه بر آن موضع گیری‌های مسولان این کشور و مصوبات ظالمانه پارلمان و دولت آمریکا علیه ایران جدیت این کشور برای فشار به مردم ایران را دارد. فشار لابی صهیونیستی به کشور‌های اروپایی در تحریم‌های جدید علیه ایران برگ دیگری از تمرکز صهیونیست‌ها برای اقدام علیه ایرانیان بوده است. همچنین آموزش برخی اراذل و اوباش در کشور‌های منطقه جهت ناامن سازی و میدان داری در اغتشاشات از طراحی‌های موساد بوده است.

۸- سایر گروه‌ها و افراد: بسیاری از گروه‌ها و افراد دیگری نیز وجود دارند که تلاش دارند نقشی در این ماجرا ایفا کنند و اغلب آن‌ها زیر نظر یک گروه بالاتر از خود فعالیت می‌کنند. برای مثال گروه‌های مختلف همجنس بازان که ذیل عنوان حقوق بشر فعالیت دارند یا کسانی مثل مسی علینژاد که اسناد تامین مالی آن‌ها از طرف دولت آمریکا منتشر شده است.

بحران لیدر در جریان اغتشاشات
اول: اوایل شکل گیری اغتشاشات دعوا بر سر ریاست جریان برانداز بود. کار به جایی رسید که دو رسانه جدی ضدانقلاب به جان هم افتادند و پشت پرده فعالیت رقیب خود را افشا کردند. توهم اولیه ضدانقلاب در احتمال پیروزی اغتشاشات، حرص و ولع آن‌ها را برای کسب غنائم بیشتر کرده بود و همین دعوا امکان ائتلاف را از آن‌ها سلب کرد.

دوم: با فروکش کردن ماجرا اکنون احتمال مقصرنمایی وجود دارد. هر کسی رئیس چنین ائتلافی باشد باید بار سنگین شکست این پروژه سنگین براندازی را بر دوش بکشد.

وضعیت بغرنج ضدانقلاب در پذیرش فرد یا جریانی به عنوان لیدر اصلی براندازی در ایران و عدم امکان ائتلاف آن‌ها یکی از بحران‌های جدی این جریان است که به نظر می‌رسد راه به جایی نخواهد برد.

منبع: فارس

باشگاه خبرنگاران جوان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *