هیچ واسطه بزرگ، مستقل و قدرتمندی بر سر احیای برجام یا رابطه بین ایران و آمریکا وجود ندارد. این بدین معنی است که روابط ایران و غرب دچار انسداد سیاسی شده است.
حسین نیازبخش- قطعنامه اخیر شورای حکام به درخواست تروئیکای اروپا و نیز اعلام عمومی این کشورها و آمریکا مبنی بر اینکه دیگر به میز مذاکره بازنگشته و توافق هسته ای با ایران در اولویت آنها قرار ندارد، نشان از انسداد روابط ایران و غرب دارد.
مروری بر واسطهگریهای برجامی
شرایط دیپلماتیک ایران در سالهای اخیر آنقدر حساس و خاص بوده که درعمل بدون میانجی نمیتوانسته با دشمنان خود ارتباط برقرار کرده یا به توافق برسد. با ورود به عصر بحران هسته ای این تنش بیشتر شده و نیاز به واسطهگری بین المللی بیش از هر زمان دیگری احساس شد. با خروج یک طرفه آمریکای ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸، فاصله ایران و آمریکا به اوج خود رسید. بعد از این اتفاق، اروپا که موافق برجام بود تلاش کرد واسطه ایران و آمریکا شود. با بازگشت دموکرات ها به کاخ سفید، این تلاش در حال نتیجه دادن بود اما اختلافات شدید ایران و آمریکا مانع از احیای برجام شد.
بعد از اروپا، نوبت روسیه بود که به عنوان واسطه وارد ماجرا شود. با روی کار آمدن دولت سیزدهم و نزدیکی ایران و روسیه به هم، نقش مسکو و شخص اولیانوف در مذاکرات احیای برجام در وین پررنگتر شد اما با آغاز جنگ اوکراین، روسیه عملا نقش واسطه ای خود را از دست داد و خود، به دشمن غرب و آمریکا تبدیل شد.
با آغاز بحران اوکراین، بار دیگر اروپا سعی کرد واسطهگری کند. این بار نه تروئیکا بلکه اتحادیه اروپا و شخص ژوزف بورل سعی کردند یک توافق هسته ای حداقلی بین آمریکا و ایران برقرار کنند. این توافق تا آستانه امضا نیز پیش رفت اما تعلل طرفین، اوج گیری جنگ اوکراین و اتهام به ایران مبنی بر فروش پهپادهایش به روسیه و وقوع اعتراضات اخیر در کشور مانع از امضا این توافق شده و در مدتی کوتاه برجام را از احیاء به سمت نابودی پیش بردند.
واسطه هایی که از بین رفتند
روابط ایران و غرب هر لحظه در حال بدتر شدن است. در ادبیات سیاسی، وجود واسطه در تعامل رقبا و دشمنان ضروری است. دو کشور یا نهاد سیاسی که هیچ ارزش، منفعت، مفهوم و ساختار سیاسی مشترکی ندارند، بدون واسطه ای که با هر یک از طرفین، اشتراک داشته و بتواند به مثابه کاتالیزور سیاسی عمل کند، وارد تنش شدید یا جنگ می شوند.
در بحران های منطقه ای معمولا کشور عمان نقش واسطه بین ایران و عربستان و متحدانشان را ایفا می کند. اما عمان قدرت میانجیگری در مسائل کلان بین المللی مانند بحران هسته ای را ندارد. به نظر می رسد تنها یکی از اعضای ۵+۱ بتواند به عنوان واسطه بین ایران و آمریکا وارد بازی شود.
اما در بین کشورهای عضو برجام کدام کشور قابلیت واسطه گری بین ایران و آمریکا را دارد؟ اروپا که بر اساس شواهد اخیر، عملا در کنار آمریکا قرار گرفته و قابلیت واسطه گری خود را از دست داده است. اشتراکات سه کشور اروپایی با آمریکای بایدن بسیار بیشتر از آمریکای ترامپ است و با جنگ اوکراین، این نزدیکی بیشتر و بیشتر هم شده و می شود.
روسیه نیز درگیر جنگ با غرب است و با اعمال تحریم های اخیر اروپا و ارسال سلاح به اوکراین توسط غرب، خود به دشمن درجه اول و اصلی آمریکا و اروپا تبدیل شده است.
تنها گزینه باقی مانده روی میز چین است. اژدهای سرخ می تواند واسطه ای مطمئن حداقل جهت جلوگیری از تنش بیشتر هسته ای بین ایران و آمریکا باشد اما اولا این کشور هیچگاه تمایلی به این واسطه گری نشان نداده و اصولا علاقه ای به دخالت بیش از حد در مسائل دیپلماتیک کلان و جهانی ندارد، چرا که آن را در تضاد با منافع اقتصادی ملی خود می داند (اینجا بخوانید). ثانیا، پکن در حال حاضر، تنش بسیار زیادی با آمریکا و غرب بر سر تایوان دارد و این تنش هر لحظه ممکن است به جنگ بینجامد.
بازگشت به عصر انسداد سیاسی و آغاز درگیری با غرب
بنابراین، هیچ واسطه بزرگ، مستقل و قدرتمندی بر سر احیای برجام یا رابطه بین ایران و آمریکا وجود ندارد. این بدین معنی است که روابط ایران و غرب دچار انسداد سیاسی شده است. انسداد سیاسی بدین معنی است که طرفین در دو خط موازی در حال حرکت بوده و هیچ مبنا و بنیان مشترکی برای تعامل با هم نداشته باشند. این حالت می تواند به راحتی طرفین را وارد چالش و درگیری کند. این چالش می تواند نظامی یا غیرنظامی باشد. ما در نیمه دوم دهه ۸۰ این چالش و درگیری غیرنظامی را تجربه کردیم. صدور قطعنامه های پیاپی بین المللی و تحریم حداکثری کشور و اوج گیری تنش با غرب نتیجه انسداد سیاسی آن سال ها بود. روند فعلی می تواند همان نتایجی را در پی داشته باشد که انسداد سیاسی دهه ۸۰ داشت.
منبع: خبر فوری