جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳ |  
RSS   email   instagram   telegram

وقتی حکومت برای مردم در انتخاب مهره‌های کلیدی ارکان تصمیم گیر خود حق رای در نظر می‌گیرد یعنی حق اظهار نظر مردم درباره نحوه اداره کشور را نادیده نگرفته است.

 

مردم عنصر حیاتی و مهره اصلی حکومتی هستند که ریل‌های نظام خود را بر اساس «جمهوریت» بنا کرده است. در چنین نظامی گرچه با واسطه و از طریق انتخاب افرادی که آن‌ها زمامداران اصلی را تعیین می‌کنند؛ مردم بازیگر کف میدان حکومت‌اند. بازیگرانی که همراهی یا عدم همراهی آن‌ها با حکومت می‌تواند صفحه بازی را به نفع یا ضرر خودشان تغییر دهد.

*استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی

از جمله ویژگی‌هایی که در دل «جمهوریت» نهفته، استقلال و آزادی یکایک مردم چنین حکومتی است. به طوری که در این نظام تک تک مردم از حق استقلال تصمیم گیری و حکومتداری برخوردارند؛ اما، چون عملا ممکن نیست هر فرد تصمیمات کلان نظام را شخصا بگیرد، نماینده‌ای برای خود انتخاب می‌کند و آن نماینده از طرف خیل عظیمی که به او رای داده‌اند مسئولیت انتخاب تصمیمات کلان را بر عهده دارد.

شاید بتوان گفت تنها در این شرایط است که تک تک مردم این حکومت از حق برابر برای تعیین سرنوشت کشور خود برخوردار شده و حکومت به صورت موروثی و… پیش نمی‌رود. درواقع هیچکس صاحب یک مقام رسمی ابدی نیست که تنها راه علاج از آن فوت شخص باشد؛ بلکه این مردم هستند که به اشخاص کلیدی در کرسی‌های تصمیم ساز مملکت حق تصمیم گیری برای جمعیت میلیونی کشور را می‌دهند.

*شراکت مساوی مردم در حکومت‌داری از طریق انتخاب نماینده اصلح

اینجاست که «برابری» معنا می‌شود؛ چراکه یکایک مردم در نظام جمهوری تنها در صورتی حق تصمیم گیری برای کشوری با جمعیت میلیونی دارند که نماینده‌ای از خود در ارکان کلیدی داشته باشند. اینگونه عموم مردم به نسبت مساوی در حکومت شریک اند و تفاوت در اصلح بودن نمایندگانی است که خودشان انتخاب کرده‌اند که نشان می‌دهد این نمایندگان برای آینده کشور چه تدبیری خواهند اندیشید؛ بنابراین هرکسی باید در این ورطه نماینده‌ای از سوی خود داشته باشد که به او قدرت تصمیم درباره آینده خود را می‌دهد. از طرفی مردم هم در انتخاب این نماینده آزاد هستند و هم قدرت نظارت بر روی رفتار و تصمیمات این نماینده دارند و کرسی‌های این نمایندگان نیز مادام العمر نیست.

*آزادی در انتخاب سردمداران و تصمیم گیران کشور

برگزاری انتخابات و حق رای مردم برای تعیین نماینده اصلح خود به صورت مستتر در دل خود وعده آزادی هم می‌دهد. وقتی حکومت برای مردم در انتخاب مهره‌های کلیدی ارکان تصمیم گیر خود حق رای در نظر می‌گیرد؛ یعنی حق اظهار نظر مردم درباره نحوه اداره کشور را نادیده نگرفته و این یعنی مردم در انتخاب سردمداران کشور خود آزادند.

شعار ملت ایران در انقلاب ۵۷ نیز همین بود؛ «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی»، طوری که مردم گرچه خواهان استقلال و آزادی نهفته در جمهوریت بودند؛ اما این جمهوریت توامان با استقلال و آزادی را همراه با اسلام می‌خواستند. با این حال از همان ابتدا انقلاب نیز امام خمینی تاکید بر «رای» مردم داشتند؛ کما اینکه در جایی فرمودند ” «جمهوری اسلامی، رژیمی است متکی بر آرای عمومی مردم». همچنین امام خمینی در جای دیگری می‌فرمایند «با قیام انقلابی ملت، شاه خواهد رفت و حکومت دموکراسی و جمهوری اسلامی برقرار می‌شود. در این جمهوری یک مجلس ملی مرکب از منتخبین واقعی مردم، امور مملکت را اداره خواهند کرد».

*حق تعیین سرنوشت از طریق نماینده اصلح

پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی، مجلس شورای اسلامی به عنوان نهادی قانونگذار در سایه احکام اسلامی و نیز مجلس خبرگان رهبری در راستای تعیین، عزل و نظارت بر رهبر حکومت شکل گرفت. اعضای هر دو این ساختار‌ها از طریق انتخابات و با رای مستقیم مردم به کرسی مجالس می‌نشینند تا درباره آینده نظام سیاسی و حقوقی کشور تصمیم بگیرند؛ بنابراین حق تعیین سرنوشت از طریق نماینده اصلح که بتواند در خصوص تصمیم گیری درباره آینده کشور موقعیت برابر برای مردم ایجاد کند، در گرو شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری است.

*آینده خوشایند یا ناخوشایند ملت در گرو تکیه زنندگان به کرسی‌های مجالس

از خرداد ۵۹ و پس از انقلاب اسلامی تا کنون یازده دوره مجلس شورای اسلامی و از مرداد ۶۲ تا کنون پنج دوره مجلس خبرگان رهبری برگزار شده است. اینکه چه کسانی تکیه بر کرسی‌های این مجالس می‌زنند مهم است؛ چراکه آینده خوشایند یا ناخوشایندی برای یکایک مردم در گرو تصمیماتی است که آن‌ها به عنوان وکیل و نماینده مردم خواهند گرفت.

شاید نمونه ملموس آن تصمیمات نمایندگان مجلس شورای اسلامی باشند که نه تنها سالیانه برای تعیین بودجه و هر چند سال برای تعیین برنامه‌های پنج ساله توسعه سرنوشت و معیشت مردم را زیر و رو می‌کند، بلکه تصمیم گیری آن‌ها در بسیاری از موارد خرد زندگی مردم نیز اثری چشمگیر دارد.

در این میان باید گفت گرچه تحقق آن «استقلال» و «آزادی» محض به دلیل زندگی جمعی و میلیونی مردم کشور در کنار هم عملا غیرممکن است؛ اما نیل به این دو شعار والا که در هر جامعه‌ای مورد تحسین است، مگر با شرکت در انتخابات و رساندن فرد اصلح به کرسی‌های تصمیم گیر و تصمیم ساز مجالس ممکن نیست.

*چاله‌ای که دیگران کندند و مردم جور آن را می‌کشند

چه بسا تحریم شرکت در این انتخابات به بهانه عملکرد منفی نمایندگان پیشین و دست شستن از تحقق آرمان «استقلال» و «آزادی» نه تنها سودی برای تغییر شرایط و وضعیت معیشت و زندگی و آینده سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و بین المللی کشور ندارد؛ بلکه عمیق‌تر کردن چاله‌ای است که بعضا نمایندگان غیر اصلح پیشین آن را حفر کرده‌اند و اکنون جور آن را مردم می‌کشند.

منبع: ایسنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *